کد مطلب:1263 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:322

احــکام دیه
مسأله 2806 ـ اگر كسی عمداً و به ناحق دیگری را بكشد، ولیّ كشته می تواند قاتل را عفو كند یا بكشد، یا مقداری كه در مسأله بعد گفته می شود از او دیه بگیرد، اما اگر از روی خطا بكشد، مثلاً برای حیوانی تیر بیندازد و اشتباهاً كسی را بكشد ولیّ كشته حق ندارد او را بكشد، اما می تواند دیه بگیرد.



مسأله 2807 ـ دیه ای كه قاتل باید بدهد یكی از شش چیز است:



اول ـ صد شتر كه داخل سال ششم شده باشند، و احوط آنست كه در دیه عمد شترها نر هم باشند. و در دیه شبه عمد چهل شتر ماده و آبستن كه داخل سال ششم و سی ماده كه داخل سال چهارم و سی ماده دیگر كه داخل سال سوم شده باشند. و در دیه خطاء محض سی شتر ماده كه داخل سال چهارم و سی ماده كه داخل سال سوم و بیست نر كه داخل سال سوم و بیست ماده كه داخل سال دوم شده باشند.



دوم ـ دویست گاو.



ســوم ـ هزار گوسفند.



چهارم ـ دویست حله و هر حله دو پارچه ای است كه در یمن می بافند.



پنـجم ـ هزار دینار كه هر دینار یك مثقال شرعی طـلا است كه هر مثقال آن هجده نخود است.



ششــم ـ ده هزار درهم كه هر درهمی 6/12 نخود نقره سكه دار است.



و بدان كه دیه قتل زن از هر یك از شش چیز نصف دیه مرد است و نیز قتل اگر در أشهر حرم شد و آن ذی القعده و ذی الحجه و محرم و رجب است، یك ثلث بر آن اضافه می شود.



مسأله 2808 ـ دیه چند چیز مثل دیه كشتن است كه مقدار آن در مسأله پیش گفته شد.



اول ـ آنكه دو چشم كسی را كور كند، یا چهار پلك چشم او را از بین ببرد، و اگر یك چشم او را كور كند، باید نصف دیه كشتن را بدهد.



دوم ـ دو گوش كسی را ببرد، یا كاری كند كه هر دو گوش او كر شود، و اگر یك گوش او را ببرد یا كر كند باید نصف دیه كشتن را بدهد. و حسب مشهور و اجماع منقول و خبر مسمع و خبر عبدالرحمان عرزمی، اگر دو نرمه گوش او را از بین ببرد، باید ثلث دیه كشتن را بدهد.



ســوم ـ تمام بینی یا نرمه بینی كسی را ببرد.



چهارم ـ زبان كسی را از بیخ ببرد، و اگر مقداری از آنراببرد، باید به نسبت دیه بدهد، مثلا اگر نصف زبان را ببرد، باید نصف دیه كشتن را بدهد.



پنجـم ـ تمام دندانهای كسی را از بین برد، و دیه هر كدام از دوازده دندان جلوی دهان كه شش عدد بالا و شش عدد پائین می باشد بیست یكِ دیه كشتن است و بحسب طلا پنجاه مثقال شرعی طلااست، و هر مثقال شرعی هجده نخود است. و اگر یكی از شانزده دندان عقب را كه هشت عدد آنها بالا و هشت عدد پائین است از بین ببرد، باید بیست و پنج مثقال شرعی طلا بدهد.



ششـم ـ هر دو دست كسی را از بند جدا كند، و اگر یك دست را از بند جدا كند، باید نصف دیه كشتن را بدهد.



هفتم ـ ده انگشت كسی را ببرد، و دیه هر انگشت ده یكِ دیه كشتن است علی الاظهر.



هشتم ـ پشت كسی را طوری بشكند كه دیگر درست نشود.



نهـم ـ هر دو پستان زنی را ببرد، و اگر یكی از آنها راببرد، باید نصف دیه كشتن را بدهد.



دهـــم ـ هر دو پای كسی را تا مفصل، یا همه ده انگشت پا را ببرد، و دیه هر انگشت ده یكِ دیه كشتن است علی الاظهر.



یازدهـم ـ تخمهای مردی را از بین ببرد.



دوازدهم ـ طوری به كسی آسیب برساند كه عقل او از بین برود .



سیزدهـم ـ به كسی صدمه ای بزند كه دیگر بوی خوب و بد رانفهمد، یا هر دو لب كسی را ببرد.



و غیر از این مواردی كه گفته شد، موارد دیگری هم هست كه مجال ذكرش نیست. و قاعده كلیه طبق صحیحه هشام بن سالم(1) آنست كه هر چه در انسان یك است در آن تمام دیه است و هر چه در انسان دو است در هر یك آن نصف دیه است و لكن اخبار و اقوال در خصوص تخم چپ و لب پائین مختلف است، و بعضی دلالت می كند كه تخم چپ و لب پائین دیه آن زیادتر از تخم راست و لب بالا است.



مسأله 2809 ـ اگر اشتباهاً كسی را بكشد، باید دیه او را بدهد، و یك بنده آزاد كند، و اگر نتواند بنده آزاد كند دو ماه روزه بگیرد، و اگر این را هم نتواند شصت فقیر را سیر كند. و اگر عمداً و به ناحق بكشد در صورت عفو یا گرفتن دیه باید دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر كند و یك بنده آزاد كند.



مسأله 2810 ـ كسی كه سوار حیوان است، اگر كاری كند كه آن حیوان به كسی آسیب برساند، ضامن است، و نیز اگر دیگری كاری كند كه حیوان به سوار خود، یا به كس دیگر صدمه بزند، ضامن می باشد.



مسأله 2811 ـ اگر انسان كاری كند كه زن حامله سقط كند، چنانچه چیزی كه سقط شده نطفه باشد، دیه اش بیست مثقال شرعی طلا است كه هر مثقال آن هجده نخود می باشد، و اگر علقه یعنی خون بسته باشد، چهل مثقال، و اگر مضغه یعنی پاره گوشت باشد، شصت مثقال، و اگر استخوان شده باشد، هشتاد مثقال، و اگر گوشت آورده ولی هنوز روح در او دمیده نشده، صد مثقال، و اگر روح در او دمیده شده، چنانچه پسر باشد دیه او هزار مثقال، و اگر دختر



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1 ـ وسائل ج 19 باب 1 حدیث 12.



باشد، دیه او پانصد مثقال شرعی طلا است.



مسأله 2812 ـ اگر زن حامله كاری كند كه بچه اش سقط شود، باید دیه آنرا به تفصیلی كه در مسأله پیش گفته شد، به وارث بچه بدهد و به خود زن چیزی از آن نمی رسد. و اسقاط جایز نیست مگر اینكه روح در او دمیده نشده باشد و بقاء او موجب ضرر مهمی باشد و استعمال چیزی كه نطفه را در محل فاسد می كند پس اقوی جواز و احوط اجتناب است.



مسأله 2813 ـ اگر كسی زن حامله را بكشد و حمل او هم تلف شود، باید دیه زن و بچه را بدهد.



مسأله 2814 ـ اگر پوست سر یا صورت مردی را پاره كند، باید یك شتر به او بدهد، و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد، باید دو شتر بدهد، و اگر خیلی از گوشت را پاره كند، باید سه شتر بدهد، و اگر به پرده نازك استخوان برسد، چهار شتر، و اگر استخوان نمایان شود، پنج شتر و اگر استخوان بشكند، ده شتر، و اگر بعضی از ریزه های استخوان از جای خود بیرون آید، پانزده شتر، و اگر به پرده مغز سر برسد، باید سی و سه شتر بدهد.



مسأله 2815 ـ اگر به صورت كسی سیلی یا چیز دیگر بزند بطوری كه صورت او سرخ شود، باید یك مثقال و نیم شرعی طلا كه هر مثقالی هجده نخود است بدهد، و اگر كبود شود، سه مثقال، و اگر سیاه شود، باید شش مثقال شرعی طلا بدهد، ولی اگر جای دیگر بدن كسی را بواسطه زدن، سرخ یا كبود یا سیاه كند، باید نصف آنچه را كه گفته شد بدهد.



مسأله 2816 ـ اگر به حیوان حلال گوشت كسی زخم بزند، یا چیزی از بدن آنرا ببرد، باید تفاوت قیمت سالم و معیوب آنرابه صاحبش بدهد، و اگر چشم آنرا كور كند باید ربع قیمت آن روز آنرا بدهد.



مسأله 2817 ـ اگر انسان سگ شكاری كسی را بكشد، باید بیست و یك مثقال معمولی نقره سكه دار به او بدهد. و مشهور آن است كه اگر سگی كه نگهداری خانه را می كند، یا سگ گله كسی را تلف نماید، باید ده مثقالونیم نقره سكه دار بدهد و اگر سگی كه پاسبانی زراعت را می كند بكشد، باید نه من و نیم و سه سیر و چهارده مثقال و نیم گندم كه تقریباً 29 كیلو و 75 گرم می شود بدهد.



مسأله 2818 ـ اگر حیوان زراعت یا مال كسی را از بین ببرد،چنانچه صاحب حیوان در نگهداری آن كوتاهی كرده باشد، باید مقداری را كه ضرر زده به صاحب مال، یا زراعت بدهد.



مسأله 2819 ـ اگر بچه یكی از گناهان كبیره را انجام دهد، ولی یا معلم او می تواند بقدری كه ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.



مسأله 2820 ـ اگر كسی بچه ای را طوری بزند كه دیه واجب شود، دیه مال طفل است، و اگر مرده به ورثه او بدهد و چنانچه مثلاً پدر بچه بقدری او را بزند كه بمیرد، دیه او را ورثه دیگرش می برند و به خود پدر از دیه چیزی نمی رسد.